ا زوعده وقول تا عمل ومسوولیت اخلاقی
جليل پرشور جليل پرشور


هموطن عزیز! مطالب این سطور پایین را برای آ ن خدمت تان بعرض میرسانم که بعقیده وبرداشت من ، مدتها ست که تعدا دی از فعالان عرصهً سیاسی( حکومتی، اپوزیسیون و بیطرف) هموطن ما، در تحلیلها وا رزیابی های رنگارنگ شان ، که هرروزا زطریق وسایل ا رتباط جمعی داخلی وخارجی، پیرامون مسایل و انکشافات مختلفهً سیاسی، نظامی، اقتصادی وامنییتی افغانستان ،نشر وانعکاس می یابد، تصویر دقیقی از اوضاع واحوال وطن،توافقات بن،تطبیق بنود ، و عده ها وقولهای کشورهای سازماندهنده وتمویل کنندهً آن، تعهدات وقول وقسم مسوولین ورهبرا نیکه در مقامات مختلفهً دولتی ادارهً موًقت که با لوسیله کنفرانس مذکور ، گماشته ونصب گردیدند، برای مهیا ساختن زمینه های واقعی ونورمال دولت وتشکیلات واقعاً دموکراتیک ،بی تعصب ،ملی ، فراگروهی وفراقومی، وچگونگی اوضاع مختلفهً وطن واطراف آ ن ارا یه نمیدهند. این هم وطنان خوب ماشاید باثر تراکم مطالب بیشمار قابل تحلیل، انکشافات وتغییرات مختلفهً منفی وغیر منفی در وطن ، مجبور میشوند که پیرا مون آ خرین انکشافات واخبارروز ویا مود روز تمام توجه واهتمام خود ها رامتمرکز سازند ، با اینکه تفسیر ها وتحلیلهای شان بهیچ وجه خالی از مفیدیت نیستند وباید طرف استفادهً ما قرار گیرند ، درحالیکه تعداد قابل ملاحظهً ایشان که توا ناییهای بزرگ وغیر قابل چشم پوشی در عرصه های ادبیات سیاسی ، امور جامعه شناسی و شناخت مسایل منطقه وجهان دارند،باید بیشترین توجه خود را پیرا مون عمیقترین مسایل داخلی ،اجراآ ت وعملکرد های دولت موًقت وفعلی ونحوهً فعالیت ، عمل وگفتار آ نانیکه نه فقط بمردم خسته از جنگ افغانستان بلکه به جامعهً بین ا لمللی قول وقرار سپردند ، وعده ووعید فراوان دادند وده ها دست خودی وغیر خودی را بگرمی فشار دادند، قسم پابند بودن به دموکراسی ،مردمسالاری وحکومت فراگیر ملی وسیاسی رایاد کردند،معطوف بسازند مردم را در روشنی قرار دهند که افراد یاد شده چه گفتند؟، چه کردند؟ وکجا میروند وچه میکنند؟.
مگرامریکاییان ،بجهانیان اعلام نکردند که رژیم قرون وسطایی وعقبگرای طالبان باعث بد بختیهای مردم افغانستان ، منطقه وحتا جهان شده است،وبهمان سبب در گوشه گوشهً وطن ما، بزرگترین وخطرناکترین بمبهایی راگو یا برای نابودی القاعده وگروه طالبان از ارتفاعات بلند فرو ریختند که حتا در هیچ جنگ قبلی جهانی بجز بمبهای اتمی هیرو شیما ونگاساکی که بوسیله امریکاعلیه جاپانی هااستعمال گردیده بود ،مورد استعمال ندا شته وسبب تلفات عظیم بمردم ملکی وبیگناه وطنما شد ، مگرآنچه اٍیتلاف شمال خوا نده میشد ،در ا تحاد تنگا تنگ با نیروهای نظامی واستخبارا تی ا مریکا وبعداً با نیروهای آیساف ومتحد ین ضد طالبی وضد بنیاد گرا یی شان در حوزه های جنوب، جنوب غرب، مرکزی و مناطق شرقی وطن، مطابق به پلان نظامیان خارجی همهً شان بصورت مشترک وفداکارانه در جنگهای تصفیوی اشتراک نکرد ند که هدف اساسی آن جنگها نابودی تروریستها وافراطیون بنیادگرای داخلی وآ د مکشان خارجی موجود در قلمرو افغانستان وا نمود میشد.
آیا بنیادگرا ترین تنظیمها وافراد جهادی برای برخورداری از امکانات متوفر مالی وسهیم شدن در قدرت، بدون فوت وقت عَلم جهاد علیه بنیاد گرایی وبقایای طالبان رابلند نکردند؟ آ یا تمام مسوولیتهای قبلی دربخش دینی وبنیاد گرا یی مذهبی بدوش طالبان گذاشته نشد؟ آ یا ده ها پروفیسور ا ستاد ، رهبر ، امیر(!)،قوماندا ن های خورد وبزرگ ، بعضی از بزرگان اقوام وملیتهادر رکاب امریکا ومسوولین حکومتی، طالبان را کوه بکوه وغار بغار تعقیب ونابود نکرد ند؟ آیا اٍیتلاف جدید قدرت، در طی جلسات ،لویه جرگه ها،اعلامیه ها،بیانیه ها ساختن ادارهً دولتی ، تشکیل قطعات عسکری وپولیس د وشادوش تشکیلات جدید حکومتی ونیروهای نظامی و استخباراتی امریکا یی وبعداً ا روپایی ، حمایت بیدریغ خودرا از پروسهً در حال شکل گیری ابراز ننمودند و سهم فعال وقوی برای تحقق آن اهداف مشهود ومجهول نگرفتند؟، وبرای تقسیم قدرت، مطابق سهمیه بندی حق سلطان و دیگران عمل ننمودند؟ آخر چه فرقی بین بنیاد گرایی های خود شان که خرابی اساسی کابل واطراف را باعث گردید، با بنیادگرا یی گروه مورد غضب قرار گرفته(طالبان) وجود داشت ودارد، زیراهمهً شان در دموکرا سی ستیزی ، آزادی کشی ، دشمنی با عدالت اجتماعی وسیاسی،با حق کار، حق انتخاب شوهر وتحصیل برای زنان وحتاتحصیل علوم عصری برای مردان، نفرت نسبت به طبقهً کارگر،دهقان وواژهً روشنفکرومترقی تفسیر غرض آلود از د ین ومذهب ، دشمنی با انتخابات وسهیم شدن بقول خودشان( عوام)، در قدرت وتغییر ناپذ یر بودن رهبری(!) قدرتمندان مذهبی از مناصب نان آور حکومتی، نظر وا حد، موقف یکسان وعملکرد توام با ا رعاب بیرحمانه و خونریزانهً مشترک داشتند ودا رند.
بناً هرهموطن ما حق ا ین سوال را دارد که بپرسد: آ یا مخالفت سیستم جدید حکومتی ومتحدین بین ا لمللی آن علیه گروه طالبان، علیه افراد وا شخاصیست که سرپیچی از مندرجات توافقات قبلی کرده ا ند وراه نسبتاً مستقل را درعملکرد های حکومتی قبلی شان در پیش گرفته واخیراًاز کنترول خارج شده بودند، یا هدف از تعقیب وسر کوب شان، خوش نداشتن بعضی چهره ها وقوا ره های نا پسند برای آنهاست ویا برای نابودی افرادیست که اگر زنده بمانند بسیاری از رازهای سر بمهر وپشت پرده ، یکزمانی افشا خواهند شد وآنگاه بجای یک طشت ، صدها طشت رسوایی خارجی وداخلی ازبام های وطنما ، نه، بلکه از بام دنیا بزمین خواهند خورد وملیونها ا نسان اغوا شده، خوش باور و لی عاشق آزادی ودموکراسی ازنیات واقعی واهداف کاملاً اقتصادی وژیوپولتیک ابر دموکراسی هاکه برای رسیدن بآرزوهای دیرینهً ایجاد امپراطوری یکدست ویک رهبر جهانی ده ها ملت ودولت را قربانی کرده اند ومیکنند، آگاهی حاصل خواهند کرد وآنروز روزشرمساری ورسوایی بزرگ، برای بسیاری از رنگ فروشان آزا دی ، عدالت،دموکرا سی وحقوق انسان(!) که تفکر،آرمانها وعملکردهای دیروز وامروز شان آ لوده به نفت وخون مردمان و سرزمینهای مختلفهً بیگناه ومظلوم است خواهد بود، در غیر آن اگر هدف مبارزه حقیقتاً علیه بنیاد گرایان آشتی ناپذیر با تحولات عد یدهً مثبت جهانی ،ترقیخواهی، تمدن وتقارب ملتها وفرهنگهاست و جزیی از قیام جهانی علیه تروریزم وآدمکشی و بیرحمیست، چطوربا استاتیذ طلبهً کرام ، با خلیفه های کار کشته، علیه شاگردان با وفای شان آن ا تحاد را بستند وبا وجود قرا ین واسناد انکار ناپذیر از داشتن تماسهای مخفی وقسماً علنی وارتباطات یکعده از دارنده گان مسند های پرجلال در سیستم حکومتی، با آن گروه وحامیان مکار منطقوی وجهانی شان، نه تنها صلاحیتها وامکانات مختلفهً شان محد ود نمیشود بلکه در میدان بی رقیب بهر سو وبالای هر کسیکه میخواهند میتازند.
وقتی این حوصله ود ید وسیع ، چرخ دهنده گان ماشین دولتی ونظامی مختلط فعلی وطن را در نظر بگیریم خود بخود در اذهان ما ا ین پرسش تداعی میگردد که چرا نسبت به افراط راست وقشریون مذهبی که طرف تعقیب دولت ومتحد ین جهانی آن نیز قرار دارند ، اینهمه حوصله ، گذشت ، تحمل وحتا پذیرش وجود دارد ولی در برابر چپ ، چپ معتدل ، چپ وطنپرست وترقیخواه عاشق آزادی ودموکراسی، شیفتهً ترقی وسربلندی مردم ووطن وهمطریق با کاروان ترقی وتمدن جهانی، مبارزین نستوه در راه تاًمین عدالت اجتماعی، تلاش کننده گان ایجاد زمینه های واقعی شغل بهمهً مردم و مدافعین جدی نابودی بیسوا دی ،بیخانگی ، امراض وعقب مانده گیهای مختلفه، شهید دا ده وزخمی شده بوسیلهً افرا طیونی که بنا به عدم تکمیل شناخت ودرک نیروهای ملی وبین ا لمللی بسیار د یرترازآ نها علیه بنیادگرا یی وقتل وکشتارگسترش داده وصادر شده بسایر مناطق، اقدام شده است ولشکریان مختلفه از گوشه وکنار جهان نه برای ضربه زدن شان،بلکه برای خشکاندن ریشه های بنیاد گرایی وتارمار کردن افراد آن که تلفات فراوان مردم بیگناه را نیز درقبال خود داشته است،صد ها مرتبه قویتر از اقدامات د یروزهً حاکمیت دموکراتیک خلق وحزب وطن برای تحقق این اهداف، به سرزمین ما بدون تقاضا وخواهش آمده ا ند واینبار البته با همکاری حکومات ومحافل طالب پرورمنطقه ، دست بکار وحملات جنگی وتصفیوی زده اند وا ین پروسه به یقین ادامه پیدا خواهد کرد ،درحالیکه هیچ عکس العمل ووکنش ا جاره داران دنیا و آخرت را در قبال خود نیز نداردزیرا از ترس از دست دا دن امکانات نقدی وجنسی بغنیمت گرفته شده از دارایی عامه وافرادو مساعدتهای بیدریغ خارجی، باصطلاح وطنی خود را شور هم نمیدهند،فرصت ومجال فعالیت سیاسی ، مطابق به تعهدات قانونی ایرا یه شدهً قبلی مساعد نشده وهنوز خنجر وشلاق ودرهً محتسبان قرون گذشته از سر وتن مردم وخاصتاً آزاد اندیشان ودیگر اند یشان دور نشده است. با ا ینکه میدانیم:
(نه تنها می پرستانند از زاهد ان(!) دل آزرده----- دل تسبیح هم از دست شان سوراخ ،سوراخ است) بادر نظر داشت حقایق فوق اگر گروه طالبان وشبکه های مسلح عربی وعجمی همرکاب شان تا ا ین اندازه خطرناک وسزاوار سزای نابودی هستند، چرا در ابتدای کار در زمینه توجه نشد وبرای تاًمین مقاصد عاجل وفوری در زایش ورشد آنها با مصارف هنگفت وتبلیغات وسیع مبنی برتقوا وحقانیت شان، از تمام امکانات متوفر مالی ، نظامی ،دینی ، واستخباراتی اسلامی وغیر اسلامی استفاده وبزنده گی یک ملت از طریق بقدرت رسانیدن آن گروه واسلاف آ نها جفای عظیم ونا بخشودنی صورت گرفت و معلوم نیست که این د شواریهای عمداً خلق شده بخاطر تاًمین منافع آنچه باید سود بردن اجنبیها خوانده شود، تا چه مدتی دوام میکند وچه مقدار از خونهای بیگناهان دیگر را دردشتها وکوها و شهر هاوبیبانهای وسیع وطنماخواهد ریخت زیرا انکشافات جنگی جدید وتصریحات مقامات دولتی مبنی بر مداخلهً دشمنان خارجی وطن که بنابر دلایل مجهول وسوال بر انگیز افشا نیز نمیشوند، میرساند که آرامی وصلح اگر در راه هم باشد ، این راه ، راهیست بس طولانی، پر از دشواریها ، طوریکه اهداف اصلی پروژه نیز وسیع ،ذوجوانب وطولانی بوده وتحقق آن نیازمند وقت طولانی، مصارف هنگفت وقربانیهای بیشمار است.
پس در چنین شرایطی که پیوسته دشمان واقعی وبا لفعل رادر قالب دشمنان فرضی وخیالی معرفی میکنند مردم بلا تکلیف باقی میماند ووقتی مردمان یک کشور، باثر سیاستهای گنگ ومبهم دولتی دوستان ودشمنان خود را درست تشخیص داده نتوانند،اتحاد وهمبستگی ملی راه طبیعی خودرا طی ننموده فرصت طلبان ومعامله گران رنگارنگ که سابقهً طولانی غلامی ونوکر صفتی در زمینه دارند بار دیگر باثر گرمی بازار تقاضا وضرورت، عرض وجود میکنند وبا سرمایه وامکانات همان دشمنان نا بکار ومعلوم الحال در بین مردم شریف وخوش باور ومحتاج، کار سیاسی ومذهبی نموده به نفع دشمنان صلح وآرامش ،ترقی ورفاه مردم ما، سرباز گیری مینمایند که متاًسفانه مردم مظلوم ما در این زمینه تجارب فراوانی از گذشته های دور ونزدیک در اینموارد اندوخته اند وخود شاهدان عینی این نوع خیانتهای گروه های مختلفهً مزدوران واجیران قدرتهای افغانستان ستیز بوده اند ومیباشند.
کجا رویم که سر منزلی بدست
آریم چو خط دایره انجام ما هم سر آغاز است ادامه دارد
June 27th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات